زوال فرشته
نویسنده:
یوکیو میشیما
مترجم:
غلامحسین سالمی
امتیاز دهید
✔️ داستان این کتاب پیرامون زندگی قاضی بازنشستهای به نام هوندا است که دوران بازنشستگی خود را با مطالعه و سفر میگذراند. موضوع مورد علاقه او فرشتگان است. او در یکی از سفرهایش با پسر یتیمی به نام تورو آشنا میشود و تصمیم میگیرد او را به فرزندخواندگی بپذیرد.
کتاب زوال فرشته آخرین اثر میشیما است که تنها چند ماه پیش از خودکشی او به روش سامورایی (هاراگیری) منتشر شد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«تورو در همان مدرسهی مقدماتیای قبول شد که خود برگزیده بود. در سال دوم زندگیاش با هوندا، کسی برای پیرمرد پیغامی آورد. شخص معتبر و بانفوذی که دختری دَمِ بخت داشت فکر کرده بود که شاید پسر جوان دخترش را برای زناشویی برگزیند. اگر چه تورو به سن قانونی رسیده بود ولی هنوز هیجده سال بیشتر نداشت. هوندا از این پیشنهاد خندید. طرف مقابل مشتاق این وصلت بود و پیشنهادش را توسط واسطهی دیگری عنوان کرد. از آنجایی که واسطهی دوم در دنیای حقوق و قضا آدمی متشخص و از دوستان هوندا به شمار میآمد، پیرمرد نمیتوانست بدون گفتگو با پسرخواندهاش به او جواب رد بدهد.
هوندا آرزویی در دل میپروراند: عروسی جوان که در مرگ شوهر بیست و یک سالهاش عزادار میشد و جامهی سیاه بر تن میکرد؛ جلوهای از فاجعهای زیبا! پس آنگاه هوندا یک بار دیگر با تبلور ناب زیبایی رو در رو میشد.
این رؤیا با شخصیتِ اجتماعی و تربیت او همخوانی نداشت. تازه اگر این رؤیا به حقیقت نمیپیوست و بُحرانی پیش نمیآمد، هوندا میبایست خود را به زحمت میانداخت تا یک زندگی طولانی و عاری از زیبایی را برای تورو تدارک میبیند. چیزی که پیرمرد از آن میترسید، همانی بود که آرزویش را داشت و آن چیزی که آرزو میکرد، همان چیزی بود که او را به وحشت میانداخت.»
بیشتر
کتاب زوال فرشته آخرین اثر میشیما است که تنها چند ماه پیش از خودکشی او به روش سامورایی (هاراگیری) منتشر شد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«تورو در همان مدرسهی مقدماتیای قبول شد که خود برگزیده بود. در سال دوم زندگیاش با هوندا، کسی برای پیرمرد پیغامی آورد. شخص معتبر و بانفوذی که دختری دَمِ بخت داشت فکر کرده بود که شاید پسر جوان دخترش را برای زناشویی برگزیند. اگر چه تورو به سن قانونی رسیده بود ولی هنوز هیجده سال بیشتر نداشت. هوندا از این پیشنهاد خندید. طرف مقابل مشتاق این وصلت بود و پیشنهادش را توسط واسطهی دیگری عنوان کرد. از آنجایی که واسطهی دوم در دنیای حقوق و قضا آدمی متشخص و از دوستان هوندا به شمار میآمد، پیرمرد نمیتوانست بدون گفتگو با پسرخواندهاش به او جواب رد بدهد.
هوندا آرزویی در دل میپروراند: عروسی جوان که در مرگ شوهر بیست و یک سالهاش عزادار میشد و جامهی سیاه بر تن میکرد؛ جلوهای از فاجعهای زیبا! پس آنگاه هوندا یک بار دیگر با تبلور ناب زیبایی رو در رو میشد.
این رؤیا با شخصیتِ اجتماعی و تربیت او همخوانی نداشت. تازه اگر این رؤیا به حقیقت نمیپیوست و بُحرانی پیش نمیآمد، هوندا میبایست خود را به زحمت میانداخت تا یک زندگی طولانی و عاری از زیبایی را برای تورو تدارک میبیند. چیزی که پیرمرد از آن میترسید، همانی بود که آرزویش را داشت و آن چیزی که آرزو میکرد، همان چیزی بود که او را به وحشت میانداخت.»
دیدگاههای کتاب الکترونیکی زوال فرشته
که کتاب ارزش خواندن را دارد یا نه:stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid:
رویداد ها ، نشانه ای از دگرگونی های بی نهایت وشکل گیری های دوباره است، مثل صدای زنگی که از دوردست به گوش میرسد. کشتی ای پدیدار میشود و زنگ را وا میدارد که به صدا درآید.
در یک لحظه صدا همه چیز را زیر نفوذ خود میگیرد. بر گستره ی دریا، صدا از پس صدا می آید و زنگ پیوسته طنین انداز است.
حضور! هستی!
نیازی نیست که عامل این دگرگونی یک کشتی باشد. گاه پرتقالی بدمزه باعث این رویداد میشود ، بی آنکه کسی بداند چه هنگام و در چه موقعیتی ، اما همین برای به صدا درآمدن زنگ کفایت میکند.
ساعت سه و سی دقیقه ی بعد از ظهر . پرتقالی بدمزه حضورِهستی را در خلیج "سوروگا" اعلام میکند.
زوال فرشته، یوکیو میشیما، تر جمه غلامحسین سالمی
دوستم در مورد صحت نظرات سینمایی شما شکی نیست اما متاسفانه در مورد سینمای ژاپن من از این خیلی بدم میاد که کم حرف میزنن و همیشه بیشتر از دیالوگ تو فیلمهاشون صدای جیرجیرک میاد !! (زززززززززز) انگار میخوان بگن که ما ژاپنی ها با حس و نگاهمون حرف میزنیم:O:O البته شاید اشکال از سطحی نگری من باشه و من درکشون نمیکنم! تنها سامورایی مورد علاقه من لینچان بود:D
با احترام...ولى بنده پیشنهاد میکنم در مورد سینماى ژاپن, به فیلمهاى کوروساوا و یاسوجیرو اوزو مراجعه بفرمایید....شاید تجدیدنظر کردید...
البت7 این هم ایضا نظر شخصى بنده است و ارزش دیگه اى ندارد...
مرسی پس دانلودش نمیکنم
معرفی نویسنده:
یو کیو می شیما 1925 - 1970 برنده ی جایزه ی ادبی شین چوشا و نامزد دریافت جایزه ی ادبی نوبل در سال های 1965، 1968 و 1970 زیبایی، مرگ، جوانی، دریا و خورشید از عناصر جدا نشدنی نوشته های می شیما است. او در توصیف مناظر و دقت در نشان دادن ریزه کاری ها دستی توانا داشت و با وسواسی خارق العاده، هم چون یک مینیاتوریست ماهر، واژه ها را کنار هم قرار می داد و تصاویری ناب و شگرف پدید میاورد.
در کارنامه زندگی کوتاه او 257 اثر، شامل چهل رمان، بیش از پنجاه جلد داستان های کوتاه، 33 نمایشنامه، چندین مجموعه شعر، چندین مجموعه مقاله، دو سفر نامه، یک اپرا و تعدادی نمایشنامه به شیوه ی کابوکی و نو دیده می شود.
آثار می شیما 84 بار در اروپا و آمریکا ترجمه شده و در مجموع به 18 زبان برگردانده شده است.
بیش از بیست کتاب در باره ی می شیما نوشته شده و سه فیلم نیز بر اساس زندگی این نویسنده بزرگ ساخته شده است.
یوکیو میشیما نام ادبی کیمیتاکه هیرائوکا نویسنده، شاعر و نمایشنامه نویس مشهور ژاپنی است که سه بار کاندیدای جایزه نوبل ادبیات شده بود. او همچنین به خاطر خودکشی به روش هاراکیری مشهور است. وی یکی از مهمترین نویسندگان اثرگذار قرن بیستم ژاپن به حساب می آید. در کنار نویسندگی و سرودن شعر، او همچنین در چند فیلم سینمایی از جمله در فیلم Afraid to Die محصول ۱۹۶۰ به ایفای نقش پرداخت. از آثار مهم او می توان به تترالوژی "دریای حاصل خیزی" اشاره کرد. که به مسائله تناسخ در چند نسل می پردازد. همچنین رمان"معبد طلایی" از دیگر آثار شاخص او به شمار می رود.